مطهری و اخلاق باور
Authors
Abstract:
اصطلاح «اخلاق باور» برای اولین بار در مقالة معروف کلیفورد، با همین عنوان، به سال 1876 بهکار رفت. طبق بیان کلیفورد، که بعدها به قاعده یا اصل کلیفورد مشهور شد، «همیشه، همهجا، و برای هرکس خطاست که بر اساس قرائن ناکافی به چیزی معتقد شود». از زمانی که کلیفورد این بحث را مطرح کرده است، تاکنون، مورد مناقشات فراوانی بوده است؛ مسئلة اصلی که در پس همة این مناقشات مطرح بوده است این است که آیا اصولاً باورهای آدمی در اختیار انساناند، تا مشمول ارزشگذاریهای اخلاقی شوند، یا اینکه باید آنها را، همچون بسیاری از حالات روانی، غیر ارادی و انفعالی و در نتیجه، معاف از ارزشگذاریهای اخلاقی دانست. عدهای بر این باورند که باورهای ما غیر ارادیاند و در اختیار ما نیستند. درمقابل، عدة دیگری به تأثیر اراده بر باور یا ارادهگروی اعتقادی معتقدند. این نوع از ارادهگروی، بسته به میزان تأثیر اراده بر باور، به دو قسم کلی قابل تقسیم است: ارادهگروی مستقیم و ارادهگروی غیر مستقیم. ارادهگروی اعتقادی (هر دو نوع مستقیم و غیر مستقیم آن) از حیث دیگری، به ارادهگروی توصیفی و ارادهگروی هنجاری تقسیم میشود. در ارادهگروی هنجاری سخن از نوعی وظیفهگرایی معرفتی در باب باورهاست که مستلزم اخلاق باور است. درواقع، زمانی میتوان از اخلاق باور سخن گفت که به چیزی به نام وظیفهگرایی معرفتی قائل باشیم. مطهری تعقل و تفکر را افعالی نفسانی میداند که در دست اراده و انتخاب مستقیم انسان قرار دارند. از نظر وی، میان «عقیده» و «تفکر» تمایز وجود دارد. او عقیدة مبتنیبر فرایند معقول و عقلانی را تفکر مینامد و آن را موجِد معرفت میداند. توجه به فرایند شکلگیری معرفت از منظر مطهری بهخوبی نشان میدهد که وی به مسئلة توجیه باورها و قائلشدن به نوعی وظیفهگرایی معرفتی توجه خاص داشته است. بر این اساس، مطهری توصیههایی را در نحوة کسب معرفت بیان میدارد که میتوان آنها را ذیل اخلاق باور گنجاند. از جملة این توصیهها میتوان به این موارد اشاره کرد: تأثیرناپذیری از قضاوت دیگران، پیروینکردن از اکثریت، پرهیز از خوشباوری، استماع قول مخالف، تفکیک باور از صاحب باور، و اجتناب از جمود و تعصب.
similar resources
اخلاق باور کلیفورد و دلیلگرایی افراطی حداکثری
رویکرد معرفتشناسی وظیفهگروانه واکنشی در برابر رویکرد مبناگرایی بود که از قول به وجود باورهای پایه یا خودموجه دفاع میکرد. دکارت با شکورزی در هر نوع معرفتی بنیانهای نخستین چنین رویکردی را فراهم ساخت.جان لاک و دبلیو.کی.کلیفورد با دو منظر متفاوت آنرا بسط دادند. لاک در دو اثر معقولیت مسیحیت و فاهمه بشری و کلیفورد در اخلاق باور کوشیدند تا ضمن نقد و طعن بر مبناگرایی و تاکیدبر وجود دلیل برای هر با...
full textاخلاق باور
اخلاق باور به معنای عام آن، یعنی هر گونه وظیفه ای اعم از معرفتی، اخلاقی، مصلحت اندیشانه، که فرددر قبال باورهای خود دارد، است. اما به معنای خاص آن اولین بار توسط فیلسوف انگلیسی ویلیام کلیفورد مطرح شد. بر طبق نظر کلیفورد هر فردی همیشه، همه جا باید باورهای خود را بر اساس شواهد کافی بدست آورد در غیر این صورت به وظیفه ی اخلاقی خود عمل نکردهاست و سزاوار سرزنش می باشد. در مقابل نظر سختگیرانه ی کلیفورد...
15 صفحه اولمعرفت شناسی باور دینی از دیدگاه استاد مطهری و تاثیر آن بر نسبت دین و سیاست
نقش تاثیرگذار و تعیینکنندهی دین در سدههای اخیر تاریخ ایران، در تحولات سیاسی- اجتماعی غیرقابلانکار است و نمیتوان آن را در سطح عوامل فرعی و حاشیهای تقلیل داد. پیرو اهمیت این موضوع، مقاله حاضر بر آن است تا معرفتشناسی باور دینی را در اندیشهی سیاسی شهید مطهری، با تأکیدبر نسبت دین و سیاست، بررسی کند. نویسنده معتقد است استاد مطهری در پرداختن به مقولهی دین و دولت رویکرد درون دینی دارد. فرضیه...
full textMy Resources
Journal title
volume 3 issue 1
pages 119- 140
publication date 2012-08-22
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023